دلم تنگ شد.... برای چغلی کردن ازش پیش مادرم....
هربار که غر میزدم درباره اینکه خسته میشم ظرفارو بشورم و پ اهل ظرف شستن نیست میگفت "حالا تو ازدواج کن برو سرو خونه زندگیت من کادوی خونه مبارکی برات ماشین ظرفشویی میخرم"
ازدواج کردم و سر خونه زندگیمم الان... چرا سر قولت نموندی؟ :(
+ با گذشت بیشتر از یکسال هنوز دلم برات تنگ میشه...
+ هر وقت ماشین ظرفشویی میبینم یادت میفتم و دلم میگیره :(
آخرای قسمت 3 واقعا غم انگیز شد :( ... یاد وقتی که مادرم رو از دست دادم افتادم و اشکم در اومد :(
ولی جالبه که این پیرزن تو همه سریالا هست و نقش یه مادربزرگ مهربون رو بازی میکنه :)
+ مردم همیشه فکر میکنن مرگ ازشون خیلی دور.. یه آینده خیلی دور که بلاخره به آدم میرسه..ولی هممون میدونیم که اون لحظه زودتر از چیزی که فکرشو کنیم بهمون میرسه...
#The midnight Studio
حوصله اسباب کشی مجدد رو ندارم اما واقعا ایننیم سال ۵ ساعت هر روز تو مترو و ترافیک موندن هم خستم کرده و نمیتونم اینطوری ام ادامه بدم...